استان كردستان یكی از استان های كردنشین در غرب ایران است، اكثریت ساكنان این استان، كرد زبان هستند كه به لهجه های مختلف تكلم می كنند. درباره زبان كردی مردم شناسان بر این رأی هستند كه زبان كردی یكی از زبان های گروه هند و اروپایی و ایرانی است. | |
جشن ها جشنها و آيينهايي كه در ميان كردان مرسوم است، در برگيرنده جشنهاي مذهبي، قومي و باستاني است كه ريشه در باورهاي كهن مردم دارد و اغلب تاريخي و پارهاي اسطورهاي است. |
|
ميرنوروزي و مراسم كوسه گردي ميرنوروزي و مراسم كوسه گردي از جمله بازيها و نمايشهايي بود كه تا دو دهه پيش به عنوان مقدمه نوروز در استان كردستان برگزار ميشد مراسم كوسه گردي توسط دو نفر به اجرا در ميآمد. يكي را كوسه و ديگري را زن كوسه ميناميدند . |
|
مراسم ميرميرين يا اميربهادري يكي ديگر از مراسم كه از ديرباز در ميان كردها رواج داشت و هر سال به مناسبت فرا رسيدن نوروز با تشريفات و شكوه خاصي برگزار ميشد، «ميرميرين» يا «اميربهادري» است. |
|
مراسم سمنو پزان (روستای قلعه-قروه) این مراسم معمولا در 15 روز انجام می گیرد. اهالی معتقدند که سمنو مهریه ی فاطمه زهرا (س) است. به گفته اهالی این مراسم که در واقع مراسمی زنانه است، نوعی عروسی و پایکوبی به شمار می رود. زنان دور سمنو جمع می شوند هلهله می کنند و می رقصند. اما در حال حاظر این مراسم بیشتر تبدیل به مراسم دعا و روضه شده است. |
|
مراسم پیر شالیار پير روحاني از مغان زرتشت به نام پير شاليار نزد مردم اورامان بسيار محترم است و كتابش را به بيگانگان نشان نميدهند و كلماتش به جاي ضربالمثل به كار ميرود. جشن بزرگ مردم اورامان در بهمنماه كه سال روز ازدواج اوست برگزار ميشود. اين مراسم هر سال در بهمنماه، در آغاز چله كوچك، در سه مرحله و طي سه هفته انجام ميشود. |
|
بازی های محلی | |
کلاوریزان فردی کلاهی را پر از سنگریزه می نمود وآن را وارونه روی یک سطح قرار می داد سپس می بایست کلاه را طوری از زمین بردارد که سنگریزه ای برجای نماند اما اگر موفق نمی شد می بایست سنگریزه های باقیمانده در روی زمین را تک تک طوری بردارد که بقیه سنگریزه ها موجود در سطح تکان نخورند در غیر این صورت بازنده اعلام می گردید. هر کس در این بازی موفق می شد که یا کلاه را پر از سنگریزه برگرداند یا اینکه سنگریزه ها را تک تک بردارد به طوری که بقیه ی آنها تکان نخورد برنده اعلام می شد در این بازی دقت زیادی لازم بود و کسی که نمی توانست اعصاب آرامی داشته باشد موفق نمی گردید. |
|
هیله مارانی (تخم مرغ شکستن) این بازی که به صورت برد و باخت انجام می گرفت به این صورت بود که در هر مرحله دو نفر با هم روبرو می شدند؛ هر کدام از طرفین تخم مرغی را محکم در دستش نگه می داشت به طوری که یک سر تخم مرغ به طرف بالا باشد و دیده شود سپس فرد دیگری تخم مرغ خود را از طرف سر آن به تخم مرغ طرف مقابل می زد اگر تخم مرغ یکی از آنها ترک بر می داشت این بار دو سر دیگر تخم مرغ را به هم می زدند اگر این بار نیز همان تخم مرغ ترک بر می داشت صاحب این تخم مرغ بازنده محسوب می شد و می بایست تخم مرغ خود را به طرف مقابل بدهد و اگر هر دو ترک برمی داشتند آن طرفی بازنده محسوب می شد که تخم مرغش بیشتر شکسته باشد. به این طریق یک فرد ممکن بود در روز چند تخم مرغ را صاحب شود. |
خوراک دوخوا (آش دوغ)، دوینه (ترخینه)، شله گنیه، شوروا، شل کینه، گرماو، رشته رون، یک آبه، پرشتین (آش کردی)، شلغم باغی یا شلغم ترش، کلانه، بریان یا کباب کردی. |
|
پوشاك پوشاك مردان و زنان كرد شامل تنپوش، سرپوش و پايافزار است. ساخت و كاربرد هريك از اين اجزا بسته به فصل، نوع كار و معيشت و مراسم و جشنها با يكديگر تفاوت دارد. هرچند پوشاك نواحي مختلف كردستان مانند اورامان، سقز، بانه، گروس، سنندج، مريوان و … متفاوت است اما از نظر پوشش كامل بدن، همه با هم يكسان هستند. |
|
پوشاک مردان | |
چوخه نيمتنهاي پنبهاي يا پشمي است كه در ناحيه سقز، بانه و مريوان به آن «كوا» ميگويند و درسنندج آن را «چوخه» مينامند. |
|
پانتول شلواري گشاد با دمپاي تنگ است كه «رانك» نيز ناميده ميشود. |
|
ملكي نيمتنهاي بدون يقه است كه از پايين نيمتنه تا بالا به وسيله دكمه بسته ميشود. |
|
شال كه به آن «پشتون» و «پشتينه» نيز ميگويند، پارچهاي است تقريباً به طول 3 تا 10 متر كه بر روي لباس در ناحيه كمر بسته ميشود. |
|
دستار يا «كلاغه» كه به آن «دشلمه»، «مندلي»، «رشتي»، و «سروين» (سربند) نيز می گويند و مردان به جاي كلاه از آن استفاده ميكنند. |
|
فرنجي يا «فرهجي» كه ويژه مردان ناحيه اورامانات است و از نمد ساخته و آماده ميشود. |
|
كله بال نوعي از نمد پوششي است كه چوپانان در مناطق چراي گله در صحرا استفاده ميكنند. |
|
پوشاك زنان | |
جافي شلواري همانند شلوار مردان است. اين شلوار را زنان كرد، به ويژه زنان روستايي، هنگام كار ميپوشند. در ساير مواقع، زنان شلوار گشاد از جنس حرير به پا ميكنند. |
|
كلنجه نيمتنهاي است كه روي پيراهن بلند ميپوشند و در اورامان آن را «سوخمه» مينامند و از پارچه زري يا مخمل دوخته ميشود. |
|
شال از پارچهاي زيبا بر روی لباس در ناحيه كمر بسته ميشود. |
|
كلاو يا كلاه كه از جنس مقوا و به شكل استوانهاي كوتاه است كه آن را با پولكهايي رنگين به صورت بسيار زيبايي تزيين ميكنند |
|
كلكه روسري يا دستاري است كه به جاي كلاه مورد استفاده زنان قرار ميگيرد كلكه داراي رشته بلندي از ابريشم سياه و سفيد با مليلهدوزي است. |
|
قوم ماد در مناطق مختلف ایران، به ویژه درمنطقه غرب پراکنده بوده، گستردگی قلمرو سکونت این قوم و تنوع اقلیم آن سبب شده که مردم این ناحیه برای تنظیم اقتصاد، معیشت و فعالیت های خود چند نوع تقویم راپدید آورند. |
|||
درنواحی مرتفع شمالی تقویم شبانی برمبنای محاسبات خورشیدی و درنواحی پست تر جنوبی تقویم زراعتی بر مبنای گردش ماه و طلوع ستاره سهیل به وجود آمد. عشایر کوچ روییلاق و قشلاق خود را بر اساس فصل خورشیدی تنظیم می کردند. نزد عشایر کوچ رو جنوب، بهار کردی از 15 بهمن ماه و زمستان کردی از 15 آبان ماه آغاز می شود. آثار این نوع تقسیم بندی و تقویم بر گرفته از سرشت طبیعت را هنوز می توان با وجود گذشت قرون متمادی، در رفتارهای زبانی اقوام ساکن زاگرس و پیرامون آن مشاهده کرد. | |||
فصول مختلف سال در کردستان شامل به هار (بهار)، هاوین (تابستان)، پاییز (پاییز) و زمستان (زمستان) است. برخی از طوایف کرد مانند شکری ها، شروع سال را اول پاییز می دانند و از اول پاییز سال بعد را یک سال ورز می گویند که یک سال کشاورزی است. ماه های کردی در طوایف مختلف، نام های گوناگون دارد که در هر حال توصیفی از فصول مختلف سال و با الهام از زندگی گیاهان، جانوران و آداب کشاورزی و گله داری است. فروردین ماه را «چه ژنانه» می گویند و ماه جشن است. از این ماه در برخی از نقاط کردنشین باعنوان «خاک لیوه» نیز یاد می شود. اردیبهشت ماه را «گولان» -ماه وسط بهار- یا «بانه مه ر» می گویند که به معنای رفتن گوسفندان به ییلاق است. این ماه را «شیست باران» که همان شست باران است. نیز مینامند. «باره به ران» به معنای پرش قوچ و «تارا» نیز از دیگر این ماه است. برخی معتقدند در این ماه انسان دچار تنبلی می شود و به خواب تمایل بیشتری پیدا می کند و اگر بخوابد تا آخر سال تنبل و بیکار خواهد بود. این ماه را در برخی از روستا ها، «به خته باران» نیز می گویند و معتقدند که بارش باران در این ماه قطعی نیست. خرداد را «زه ردان» یا «ئاخر مانگ به هار» -ماه آخر بهار- می نامند. زردان به معنی زردی ها و نشانه زرد شدن گیاه، به ویژه جو است. از همین رو این ماه «جو زردان» نیز نامیده می شود. در بعضی روستاها به این ماه «ئالف دوربین» به معنی ماه جمع کردن علف، نیز می گویند. تیر ماه را «پوشه ر» یا «ئه ول مانگ هاوین» -ماه اول تابستان- می گویند. در این ماه کار جدا کردن کاه از دانه گندم انجام می شود. اهالی معتقدند در این ماه گاو و گوسفندان زیادی دچار مرگ و میر می شوند و از این رو نام دیگر این ماه در بین مردم «مندار مانگ» یا «مردار مانگ» است. مرداد ماه را «گه لاویژ» یا «ناوراس مانگ هاوین» -ماه وسط- نیز می گویند. «گه لاویژ» به معنی توده محصول و نیز ستاره ای است که یک بار در این ماه و بار دیگر 45 روز پس از شروع زمستان در آسمان پدیدار می شود. |