حافظیه نام مجموعهٔ آرامگاهی موجود در شمال شهر شیراز و در جنوب دروازهٔ قرآن است. این مجموعه بهدلیل جایدادن آرامگاه حافظ شیرازی در خود به این نام مشهور شدهاست. مساحت حافظیه ۲ هکتار بوده و از ۲ صحن شمالی و جنوبی تشکیل یافته که این صحنها توسط تالاری از یکدیگر جدا شدهاند. این مجموعه ۴ درب ورودی-خروجی دارد که درب اصلی در سمت جنوب آن، دو درب در سمت غرب آن و یک درب در سمت شمالشرق آن قرار گرفتهاست.
تالار حافظیه که از آثار دورهٔ زندیان است، ۵۶ متر طول و ۸ متر عرض داشته و از ۲۰ ستون سنگی، هرکدام به ارتفاع ۵ متر تشکیل شدهاست. این تالار پیشتر شامل ۴ ستون و ۴ اتاق بوده که بعدها اتاقها از محدودهٔ آن حذف گردیدهاست. در سمت شرق و غرب تالار ۲ اتاق -یکی متعلق به سازمان میراث فرهنگی و دیگری مربوط به دفتر آرامگاه- وجود دارد. شیوهٔ معماری این تالار مربوط به دورههای هخامنشیان و زندیان است.
در سال ۸۵۶ ه. ق. (01452 ۱۴۵۲) حدود ۶۵ سال پس از وفات حافظ شمس الدین محمد یغمایی، وزیر میرزا ابوالقاسم گورکانی؛ حاکم فارس، برای اولین بار عمارتی گنبدی شکل بر فراز مقبره حافظ بنا کرد و در جلو این عمارت، حوض بزرگی ساخت که از آب رکن آباد پر میشد.این بنا در زمان حکومت شاه عباس صفوی (اوایل قرن یازدهم هجری قمری) مورد مرمت و باز سازی قرار گرفت و همچنین به دستور نادرشاه افشار آرامگاه باردیگر مرمت شد.
کریمخان زند (۱۱۸۷ ه. ق.) بر مقبره حافظ، بارگاهی به سبک بناهای خود ساخت و بر تربتش سنگی مرمرین نهاد که امروز نیز باقی است و دو غزل از حافظ به شیوه نستعلیق توسط حاجی آقاسی بیک افشار آذربایجانی نگاشته شدهاست که مطلع آن دو غزل چنین است:
مژده وصل تو کو، کز سر جان برخیزم | طایر قدسم و از دام جهان برخیزم |
و
ایدل غلام شاه جهان باش و شاه باش | پیوسته در حمایت لطف اله باش |
هم چنین تالاری با چهار ستون سنگی یکپارچه بلند ساخت که از طرف شمال و جنوب گشاده بود و در دو سوی آن، دو اتاق بنا کرد به گونهای که مقبره حافظ در پشت این بنا قرار میگرفت و در جلو آن باغ بزرگی را احداث نمود.
پس از کریم خان زند در سال ۱۲۷۳ ه. ق. طهماسب میرزا (مؤیدالدوله) حکمران فارس، آرامگاه حافظ را بار دیگر تعمیر و مرمت کرد و در سال ۱۲۹۵ ه. ق. ۱۸۷۸ م. معتمدالدوله فرهاد میرزا فرمانروای فارس در گرداگرد مقبره حافظ، معجری چوبی ساخت. پس از آن در سال ۱۳۱۷ ه. ق (اردشیر) زردشتی یزدی، بار دیگر بارگاه حافظ را مرمت کرد و بر فراز آرامگاهش، معجری بنا کرد اما حاج سید علی اکبر فال اسیری به دلیل زردشتی بودن اردشیر، بنای مرمت شده را ویران ساخت.
این بنا تا سال ۱۳۱۹ ه. ق. ۱۰۹۱ م. همچنان ویران باقی ماند و در این سال شاهزاده ملک منصور ملقب به شعاع السلطنه حاکم فارس، به یاری علی اکبر مزین الدوله نقاش باشی، معجری آهنین بر فراز آرامگاه حافظ ساخت و کتیبهای بر آن قرار داد.
در سال ۱۳۱۰ ه. ش. دبیر اعظم بهرامی استاندار فارس بر دیوار جنوبی حافظیه سر در بزرگی از سنگ نصب نمود و در جهت آبادی نارنجستان آن تلاش کرد.
در سال ۱۳۱۴ ه. ش. سرهنگ علی ریاضی (رئیس فرهنگ فارس) با همیاری علی اصغر حکمت و نظارت علی سامی و با طراحی آندره گدار فرانسوی، بازسازی بنای حافظیه بر اساس عناصر عهد کریم خان زند است.
در سال ۱۳۱۵ به کوشش علی اصغر حکمت، بنای کنونی با بهره گیری از عناصر معماری زندیه و یادمانهای حافظیه، توسط آندره گدار فرانسوی طراحی و با همکاری علی سامی به اجرا در آمد.
در سال ۱۳۸۶ اولین مرمت جدی و بازسازی، تمیزکردن سطح مسی روی گنبد، مرمت بخشهای خراب ساختمانهای اطراف و همچنین متصل کردن مقبرهها و باغهای اطراف به مجموعه انجام شد.
آرامگاه حافظ در مقابل یکی از شلوغترین و پررفتوآمدترین خیابانهای شیراز قرار گرفته و نمای آرامگاه از خیابان مذکور غیرقابل مشاهدهاست. این خیابان نماد اسارت در جهان صنعتی و مدرن است؛ چنانچه نمیتوان از طریق آن، آرامگاه حافظ را که نماد افکار و اندیشههای عرفانی اوست، نظارهگر بود.بخش جنوبی آرامگاه نماد دنیای مادی و ظواهر فریبندهٔ آن است. با نزدیکترشدن به آرامگاه، انسان از بند هواهای نفسانی آزاد شده و بالارفتن از ایوان به منزلهٔ معراج عرفانی و سیر و سلوک در دنیای ملکوت است. به تدریج آرامگاه که نماد خورشید است، نمایان میشود و پایینآمدن از ایوان، نماد تعظیم در برابر این خورشید درخشان است. ایوان از ۲ ردیف پلهکان تشکیل شده که هر ردیف شامل ۹ پلهاست. در ادبیات فارسی، ۹ عدد آسمانها بوده و مقدس شمرده میشود.بخش شمالی آرامگاه نماد دنیای ملکوت است؛ چراکه در این قسمت به آرامگاه میرسیم که نماد دستیابی به حقایق و رمزورازهای دنیا است. این بخش شامل ۸ درب ورودی و خروجی است؛ همچنین آرامگاه نیز از ۸ ستون سنگی تشکیل یافتهاست. عدد ۸ نماد سدهٔ هشتم (سدهای که حافظ در آن میزیسته) و هشت درب بهشت است.نمای بیرونی گنبد آرامگاه، نماد آسمان بوده و به شکل کلاه درویشان ترک است. گنبد از دورن با رنگهای مختلف عرفانی آراسته شدهاست؛ آبی فیروزهای (نماد بهشت)، سرخ ارغوانی (نماد شراب ازلی)، سیاه و سفید (نماد شب و روز) و قهوهای سوخته (نماد خاک) است.
در حال حاضر مجموعه حافظیه به چهار محوطه تقسیم شدهاست.
محوطه شمالی
در این محوطه آرامگاه حافظ و درختهای نارنج و دو حوض مستطیل بزرگ شرقی و غربی نیز در این قسمت وجود دارد که این حوضها منبع آب حوضهای بزرگ باغ ورودی است. حافظ شناسی (مساحت ۳۳۰ مترمربع)، کتابخانه(مساحت ۴۴۰ مترمربع)و فروشگاه محصولات فرهنگی نیز در این ناحیه قرار گرفتهاست.
سنگ مزار
سنگ مزار حافظ به ارتفاع یک متر از سطح زمین قرار گرفته و به وسیله پنج ردیف پلکان مدور احاطه شدهاست. بر فراز بارگاهش گنبدی مسی به شکل کلاه دراویش (ترک ترک) بر روی هشت ستون به ارتفاع ده متر، بنا شدهاست و از درون با کاشیهای هفت رنگ معرق کاشی کاری شدهاست. همچنین در سقف آرامگاه هشت بیت از غزل:
حجاب چهره جان میشود غبار تنم | خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم |
بر روی سنگهای یکپارچه با خط ثلث نگاشته شدهاست.
دیوارهای اطراف حیاط شمالی
بر دیوارهای این بخش از حافظیه غزلهایی از دیوان حافظ بر روی کاشی و سنگ مرمر نوشته شدهاست که غزلهایی با خط امیرالکتاب حاج میرزا عبدالحمید ملک الکلامی کردستانی نگاشته شدهاست.
دیوار شمالی غزلی با مطلع:
سحرم هاتف میخانه به دولت خواهی | گفت باز آی که دیرینه این درگاهی |
دیوار جنوبی غزلی با مطلع:
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست | سخن شناس نئی جان من خطا اینجاست |
دیوار شرقی غزلی با مطلع:
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو | یادم از کشته خویش آورد و هنگام درو |
دیوار غربی غزلی با مطلع:
بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است | بیار باده که بنیاد عمر بر باد است |
کتابخانه حافظیه
در ناحیه شمالی مقبره کتابخانهای با مساحت ۴۴۰ مترمربع حاوی ده هزار جلد کتاب وجود دارد که به عنوان مرکز حافظ شناسی مورد استفاده قرار میگیرد.
رواق چهار ستونه(بیست ستون)
رواق چهار ستونه کریم خان زند به صورت تالاری وسیع، دارای بیست ستون سنگی بلند، ۵۶ متر و طول و ۷ متر عرض در آمدهاست به گونهای که چهار ستون عهد کریم خانی در وسط این بنا قرار گرفتهاست. بر روی دیوارهای دو طرف رواق، سنگهای مرمرین نهاده شدهاست و بر فراز این سنگها، کتیبهای قرار گرفته که بر روی آن غزل:
روضه خلدبرین خلوت درویشان است | مایه محتشمی خدمت درویشان است |
از روی خط میرعماد توسط هنرمندان شیرازی بر روی سنگ مرمر نقر شدهاست. این رواق که از نظر ارتفاع از تمام نقاط حافظیه بالاتر است حافظیه را به حیاط شمالی و حیاط جنوبی تقسیم کرده است.
آب انبار
در زیر رواق چهار ستون آب انبار حافظیه قرار گرفتهاست. آب انبار حافظیه به صورت کانال در وسط رواق بیست ستونه قرار دارد و حافظیه را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرده، به گونهای که مقبره حافظ در ناحیه شمالی قرار گرفتهاست.
آرامگاه قوام
سمت چپ رواق بیست ستون اتاق بزرگی متعلق به آرامگاه قوام السلطنه با دو اتاق به جانب آن و شش اتاق دیگر که سه تا به آرامگاه و سه تای دیگر به نقاشی، مینیاتوری، معرق سازی و میناسازی تعلق دارد، است.
حیاط غربی
در پشت آرامگاه قوام فضای سبزی با یک حوض در میان وجود دارد که آرامگاه غلامحسین صاحبدیوانی و درب ورودی آرامگاه قوام در آنجا قرار دارد.
حیاط شرقی
در سمت راست حیاط شمالی، دیوار دارای ۱۴ طاقنماست که آرامگاه خاندان معدل نیز در همین قسمت است که در سال ۱۳۸۶ به کوشش میراث فرهنگی با تخریب خانهها و مقبرههای اطراف این محدوده به صورت محوطه شرقی به آرامگاه افزوده شد.
حیاط جنوبی (ورودی اصلی)
در حیاط جنوبی حافظیه، باغچههای بزرگی وجود دارد که گرداگرد آنها گل کاری شدهاست و مابین آنها دو حوض مربع مستطیل بزرگ است. (سنگهای لبه این حوضها همان سنگهای حوض باغ شمالی موزه پارس است که پس از امتداد خیابان کریم خان زند به سمت بازار وکیل، آن را خراب کرده، به حافظیه منتقل کردند) و در دو طرف حیاط، نارنجستان بزرگی وجود دارد. دیوارهای جنوبی و در ورودی باغ از نردههای آهنی ساده ساخته شدهاست و بر نمای خارجی تالار، رو به سمت باغ ورودی غزل
نگاشته شدهاست.
مساحت بخش جنوبی از در ورودی باغ تا پلکانهای رواق میانی، ۹۹۸۳ متر مربع میباشد.
این مکان از دیرباز، قبله اهل دل و زیارتگاه عاشقان دور و نزدیک بوده و در جوارش عرفا و شعرای نامداری به خاک سپرده شدهاند. معتقدان این پیر صاحب کرامت، رفتن به آرامگاه او را با آداب و رسومی آیینی همراه میکنند، از جمله با وضو به آنجا میروند، در کنار آرامگاه حافظ کفش خود را از پای بیرون میآورند که این خود در فرهنگ مذهبی ایران نشانه احترام و قدسی بودن مکان است.
دیوان حافظ از معدود کتابهایی است که در کنار کتب دینی در خانهٔ هر ایرانی وجود دارد و کوچک و بزرگ آن را میخوانند و به اندازهٔ درک خود از آن بهره و لذت میبرند.
حافظ شیرازی در شعری پیشبینی کردهاست که مرقدش پس از او زیارتگاه خواهد شد.
گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس | زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس | |
بر سر تربت ما چون گذری، همت خواه که | زیارتگه رندان جهان خواهد بود |